امروز در مورد افرادي ميخواهيم صحبت كنيم كه در روز قيامت عذابهاي ويژه دارند و در آستانه پرتگاه و خواري هستند، اين افراد بواسطهی حقارتي كه دارند دست به اين گناه زده و كمكم دچار فراموشي ميشوند و روزيِ آنها در صورت تكرار و عدم پشيماني كم ميگردد و به تدريج اعتماد به آنها کاهش میيابد.
امام علي در مورد چنين افرادي فرمودند: «او با اين گناهاش سه چيز را بدست ميآورد:
«سَخَطَ اللهُ عَلَيهِ، وَ استِهانَةَ النّاسِ بِه وَ مَقتَ المَلآئِكةَ لَهُ؛ 1. خشم خدا را نسبت به خود 2. نگاه تحقير آميز مردم را نسبت به خود 3. دشمني فرشتگان را نسبت به خود.»
حدس ميزنيد كه اين فرد چه گناهي را انجام ميدهد؟ اگر ميخواهيد شما را بيشتر راهنمايي كنم به اين حديث زيبا از امام حسن عسگري توجّه نمايد: «همه پليديها در يك خانه نهاده شده و كليد آن ... قرار داده شده است.»
بله، آن فردِ درغگويي است كه گناهش دروغ بستن و عادتش به اين عمل زشت ميباشد.
دروغ از حرامهاي الهي است كه از انسان، شخصّيتي كاذب و وارونه ساخته و اعتبار او را از بين ميبرد و اعتماد عمومي را سُست ميكند، ولي چون دروغ كار آساني است و مايهی زيادي نميخواهد، متأسفانه بعضي از مردم به گمان آنكه زودتر به مقصد برسند به آن متوسّل ميشوند و بدين منظور آسمان و ريسمان را به هم ميبافند و چه بسا در يك روز، دهها دروغ ميگويند و نقطه اوج فاجعه آنجاست كه اينگونه افراد، نسبت به بازتابهايِ منفي و عواقب شوم آن در زندگي فردي و اجتماعي نميانديشند و دروغ را به حساب زرنگي و زيركي ميگذارند و راستگويان را افرادي بيعرضه و بيسياست ميپندارند، ولي آنها از اين نكته مهم غافلند كه دروغپردازي بر خلاف فطرت پاك وشخصيّت والاي انساني است. نميدانند كه دروغ، دشمني و ستيزهجوئي با خداست و بر خلاف فلسفه آفرينشِ پرودگار میباشد.
اما معناي دروغ چيست؟ دروغ يعني خبر دادن بر خلاف واقع و فرقي نميكند در حرام بودنش بين اينكه جدّي باشد يا شوخي. مثلاً استاد رياضي يك تمرين داده كه بايد حل كند، جلسه بعد ميشود و او تكليف را انجام نداده است، وقتي استاد از او دليل ميخواهد، میگويد: «ديشب تب شديد داشتم نتوانستم حل كنم» در حاليكه واقعيّت اينچنين نبود. يا شبي با دوستان به پارك رفته و دير وقت به خانه بازگشته، وقتي كه علّت تأخير را ميپرسند، جرياني را سرهم میکند كه خلاف واقع است. يا زماني كه با تأخير به مدرسه ميرود و در جواب ناظم علّت تأخير را خلاف واقع میگويد، اينها حرام است.
يك موقع خبر دروغ، جدّي است و مخاطب بصورت جدّي تلقّي ميكند حرام است
مثلاً فردی به صورت جدی به ديگری میگويد: ديروز يک تصادف وحشتناکی کردم که به پرسی طرف مقابل باورش میشود هر چند بعد بگويد آقا باورت نشه شوخی کردم، اين دروغ و حرام است.
يك موقع خبر دروغ، غير جدّي است و مخاطب بصورت جدّي تلقّي ميكند حرام است.
مثلاً فردی به طور شوخی به دیگری میگويد: ديروز تصادفی وحشتناک کردم ولی طرف مقابل سخن شوخی او را جدی تصور کند. اين حرام است.
يك موقع خبر دروغ، غير جدّي است و مخاطب بصورت غير جدّي تلقّي ميكند جايز است ولی مکروه است.
مثلاً فردی به شوخی بگويد: من امروز يک ماشين کاديلاک خريدم طرف مقابل هم میداند که اين شوخی میکند زيرا اين ثروت را برای خريد اين ماشين گران قيمت ندارد. اين شوخی جايز است ولی مکروه.
متأسفانه يكي از گناهاني كه بسياري از افراد به آن مبتلا هستند تعارفات معمول میباشد كه از حقيقت عاري و شائبه دروغ در آن مشهود است. مثلاً با اينكه به خوردن غذا و آشاميدن ميل دارد، هنگامي كه ميزبان، چيزي به او عرضه ميدارد، اظهار بيميلي ميكند و همچنين با اينكه نسبت به شخصي علاقه قلبي ندارد، آنقدر اظهار محبّت و اخلاص ميكند كه گاهي مطلب بر خود گوينده نيز مشتبه ميشود. اينها در شريعت مقدس گناه و حرام است.
از اسماء بنت عميس نقل شده است كه در شب زفاف عايشه، من با عدّهاي از بانوان، او را به حضور رسول همراهي ميكرديم، آنگاه كه به حضور رسول خدا شرفياب شديم، پيامبر اكرم ظرف شيري به عايشه داد، عاشيه از روي شرم از گرفتن آن امتناع نمود. من به او گفتم، دست رسول خدا را رد مكن و ظرف شير را بگير، با شرمندگي ظرف را گرفت و قدري از آن نوشيد.
پس رسول خدا به من فرمود: «ظرف شير را به زناني كه همراه تو هستند بده تا از آن بياشامند.» زنها خجالت كشيدند و با اينكه ميل داشتند، گفتند: «ميل نداريم،» رسول خدا فرمود: «ميان گرسنگي و دروغ جمع نكنيد و شما كه ميل داريد چرا دروغ ميگوئيد؟» اسماء ميگويد: خدمت آن حضرت عرض كردم: «يا رسول الله؛ اگر به چيزي كه ميل داريم اظهار بيميلي كنيم دروغ گفتهايم؟» فرمود: «دروغ هر چند كوچك باشد در نامه عمل نوشته ميشود.»